این روزها، بهینه سازی موتور جستجو یا SEO بیشتر حول گوگل می چرخد. در هر صورت، عملی که ما امروز به عنوان سئو می شناسیم، واقعا موتور جستجوی گوگل در دنیا وجود داشته است که توسط Larry page و Sergey Brin تاسیس شد.
اگر چه می توان این گونه اظهار کرد که سئو سایت همه موارد مربوط به بازاریابی موتورهای جستجو و پیدا شدن وب سایت ها توسط موتورهای جستجو، با راه اندازی اولین وب سایت منتشر شده در 1991 و یا شاید با راه اندازی اولین مرورگر آغاز شد، اما داستان سئو به طور رسمی اندکی بعدتر در حدود سال 1997 شروع گردید.
بر اساس گفته های Bob Heyman، ناشر "سرگرمی های دیجتالی" (Digital Engagement)، ما از هیچ کس به جز مدیر گروه موسیقی راک به نام Jefferson Starship نمی توانیم به دلیل کمک هایی که برای به وجود آمده حوزه و زمینه جدیدی که حالا آن را "بهینه سازی موتور جستجو" می شناسیم، تشکر کنیم.
می بینید، او کاملا از این که وب سایت رسمی Jefferson starship در آن زمان در صفحه چهارم موتور جستجویی رتبه بندی شده بود، در حالی که باید در موقعیت اول و در صفحه اول قرار می داشت، بسیار ناراحت بود.
اگر اندکی تحقیق و جستجو کنید، متوجه می شوید که John Audette در "گروه بازاریابی چند رسانه ای" (Multimedia marketing group) از این عبارت در 15 فوریه 1997 برای اولین بار استفاده نمود.
رتبه بندی بالا در موتورهای جستجو در سال 1997 هنوز هم یک مفهوم تقریبا جدید در نظر گرفته می شد. هم چنین این موضوع بسیار بر اساس دایرکتوری (Directory) شکل گرفته بود و بیشتر جستجوها بر اساس Search Directory بوده اند. قبل از این که جستجوی DMOZ به گوگل در مورد طبقه بندی و دسته بندی وب سایت ها مواردی را بگوید و حتی یاد بدهد، موتور جستجوی Looksmart توسط Zeal تقویت می شد، Go.com دایرکتوری و فهرست راهنمای خود را داشت و Yahoo Directory در جستجوی های یاهو نقش اساسی را ایفا می کرد و بیشتر افراد معمولا از این موتورهای جستجو برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکردند.
اگر شما با DMOZ ((Mozilla Open Directory Project آشنایی ندارید، باید بدانید که اساسا کتاب زردی (کتاب زرد به یک دایرکتوری کامل و جامع مربوط می باشد) برای وب سایت ها به شمار می رفت (به یاد داشته باشید که موزیلا یک شرکت و Moz یک برند قبل از SEOMoz بود). یاهو اساسا از همین جا ریشه دواند و به وجود آمد و به این ترتیب توانایی برای یافتن بهترین وب سایت های موجود که توسط ناشران مورد تایید قرار می گرفت، افزایش یافت.
من در سال 1998، شروع به کار کردن روی سئو و آموزش سئو سایت نمودم، زیرا مشتریان من نیاز داشتند تا وب سایت هایی را برای رونق کسب و کار خود داشته باشند با اندکی ترافیک. بله اندکی ترافیک به دلیل اینکه در آن زمان مد بوده این طرز فکر.
هم چنین، در آن زمان شبکه جهانی وب یا world wide web برای مردم هنوز هم یک مفهوم تقریبا جدید به شمار می رفت.
و اما امروز؟ این روزها هر کسی می خواهد تا روی صفحه نتایج موتورهای جستجو (SERPs) تسلط داشته باشد و سایت های مد نظرشان در مهمترین موتورهای جستجو رتبه خوبی داشته باشند.
بهینه سازی موتورهای جستجو در برابر بازاریابی موتور جستجو.
قبل از این که بهینه سازی موتور جستجو یا سئو وب سایت به یک نام رسمی تبدیل شود، عبارات دیگری نیز استفاده می شد. به طور مثال:
- مکان قرار گیری در موتور جستجو
- موقعیت در موتور جستجو
- رتبه بندی در موتور جستجو
- نام نویسی در موتور جستجو
- ارسال به موتور جستجو
- ارتقای وب سایت.
اما در هر صورت در هر بحث و گفت گویی درباره بهینه سازی موتورهای جستجو، صحبت از "بازاریابی موتور جستجو" نیز به میان می آمد.
در یک دوره ای در سال 2001، یک نویسنده برجسته در این صنعت و حوزه، بازاریابی موتور جستجو را به عنوان یک عامل موفقیت آمیز برای بهینه سازی موتور جستجو اعلام کرد.
اما مشخصا، این اتفاق نیفتاد.
حالا خود را برای این موضوع آماده کنید: شما ممکن است درباره SEO ادعاها نادرست و اشتباه داشته باشید. به عنوان مثال "سئو وب سایت از بین رفته است" و یا "سئو سایت جدید" و هم چنین تلاش هایی برای تغییر نام سئو را مد نظر داشته باشید مانند "بهینه سازی تجربه جستجو").
در حالی که SEO یا سئو وب سایت، عبارت کاملا صحیحی نیست ( زیرا ما موتورهای جستجو را بهینه سازی نمی کنیم، بلکه حضور وب سایت خود را در موتورهای جستجو بهینه سازی می نماییم)، اما این عبارت از 20 سال پیش وجود داشته است و هم چنان نیز وجود دارد و از طرف دیگر باعث می شود تا بتوانیم در مورد آینده، پیش بینی هایی را در نظر بگیریم.
در ارتباط با "بازاریابی موتور جستجو" باید بگوییم که هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد، اما بیشتر به جستجوهای پولی و پرداختی ارتباط می یابد. این روزها، این دو عبارت بدون این که با هم رقابت بکنند، وجود دارند.
جدول زمانی از تاریخچه موتور جستجو
موتورهای جستجو روشی که ما اطلاعات را می یابیم، جستجوهایی را هدایت می کنیم، محصولات و سرویس هایی را خریداری می کنیم، خودمان را سرگرم می نمایم و با دیگران ارتباط برقرار می کنیم را تغییر داده اند.
در پشت اکثر مقصدهای اینترنتی- که میتواند وب سایت، وبلاگ، شبکه اجتماعی و یا اپلیکیشن باشد، فرقی ندارد- یک موتور جستجو وجود دارد. موتورهای جستجو حالا به عنوان یک عامل برقراری ارتباط و منبعی از راهنمایی ها برای زندگی روزمره ما محسوب می شود.
ما جدول زمانی و سیر تکامل از موقعیت های برجسته در تاریخچه موتورهای جستجو و بهینه سازی موتور جستجو را گرد هم آوردیم تا ریشه های این تکنولوژی را بیشتر برای شما قابل درک بسازیم، تکنولوژی که حالا بخش مهمی از دنیای ما را شکل می دهد.
آغاز سئو (SEO): عصر و دوره "the wild west"
در اواخر دهه 1900، رقابت های بسیار شدیدی در ارتباط با موتورهای جستجو وجود داشت. به این ترتیب، شما می توانستید انتخاب خود را داشته باشید- زیرا هم انواع دایرکتوری ساخته انسان وجود داشت و هم لیستی از انواع مبتنی بر کراول (Crawler) موجود بود- از جمله Alta vista، Ask Jeeves, Excite, Infoseek، Lycos و Yahoo.
در ابتدا تنها از طریق سئو داخلی می توانستید هر گونه سئو وب سایتی را اجرا کنید. این امر شامل اطمینان یافتن از این که محتواها خوب و مرتبط می باشند، متن به اندازه کافی وجود دارد، تگ های HTML صحیح می باشند و این که شما دارای لینک های Internal و لینک های External می باشید و خیلی از عوامل دیگر، می شد.
اگر می خواستید تا در این دوره، رتبه خوبی را به دست بیاورید، ترفند اصلی این بود که تنها کلمات کلیدی را در داخل صفحات وب و متا تگ های تان تکرار می کردید. اگر در نظر داشتید تا در یک صفحه ای که از یک کلمه کلیدی 100 بار استفاده کرده است، رتبه بندی کنید، پس باید 200 بار از کلمه کلیدی استفاده می کردید، امروز ما این عملکرد را هرزنامه یا همان اسپم می نامیم که برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید آموزش ویدئویی ابزارهای گزارش اسپم را مشاهده نمایید.
در این جا مشخصه های بیشتری را برایتان عنوان می کنیم:
- 1994: یاهو توسط دانشجویان دانشگاه Standford به نام Jerry Wang و Davis Filo ساخته شد. یاهو اساسا یک لیست جالبی از وب سایت های داخل اینترنت بود و همچنین بخشی به نام دایرکتوری از وب سایت های شگفت انگیز تشکیل شده بود و آن را به جستجو کنندگان معرفی می کرد. وبمسترها (سئو کارها) باید به طور دستی صفحه خود را در دایرکتوری یاهو (Yahoo Directory) وارد می کردند تا Index می شدند، به این ترتیب یاهو می توانست متوجه شود که یک فرد چه زمانی جستجویی را انجام دهد. در این دوره، Alta Vista ,Excite و Lycos نیز راه اندازی شدند.
- 1996: Page و Brin، هر دو دانشجوی دانشگاه استنفورد بودند که Backrub را ساخته و تست نمودند که یک موتور جستجوی جدیدی بود که وب سایت ها را بر اساس ارتباط لینک های داخلی و محبوبیت آن ها رتبه بندی می نمود. Backrub در نهایت تبدیل به Google شد. HotBot که توسط Inktomi به وجود آمد، نیز در این دوره راه اندازی شد.
- 1997: به دنبال موفقیت وب مسترها در موتورهای جستجو، Danny Sullivan موتور جستجوی Watch را راه اندازی کرد. Watch یک وب سایتی بود که مخصوص تهیه اخبار برای صنعت و حوزه جستجو، توصیه هایی درباره جستجو در وب سایت و اطلاعاتی درباره این که چگونه وب سایت ها بهتر رتبه بندی شوند، در نظر گرفته می شد. (10 سال بعد، بعد از ترک SEW، Sullivan یک نشریه جستجو محبوب دیگری را بنیانگذاری کرد: موتور جستجو Land). Ask Jeeves نیز هم چنین شروع به کار کرد و Google.com نیز نام نویسی و ثبت شد).
- 1998: Goto.com با هدف ثبت سایت ها و گرفتن مبالغی از آنها راه اندازی شد. تاجران تبلیغات خود را در Goto.com انجام می دادند تا در صدر نتایج جستجوی قرار بگیرند که توسط Inktomi پشتیبانی می شد. Goto.com در نهایت توسط Yahoo در دسترس قرار گرفت. DMOZ ( (open directory projectبه یک مکان بسیار مورد توجه و برجسته برای افرادی که روی سئو وب سایت کار می کردند، تبدیل شد تا صفحات خود را لیست کنند. MSN با MSN Search وارد جستجو ها شد که در ابتدا توسط Inktomi به وجود آمد.
- 1999: اولین کنفرانس بازاریابی جستجو به نام "استراتژی های موتور جستجو یا "SES شکل گرفت و برگزار شد. شما می توانید نقاط عطف را در این رویداد در اینترنت جستجو کنید. این سری کنفرانس ها تحت نظارت شرکت های زیر شاخه و شرکت های مادر ادامه داشت تا زمانی که در سال 2016 پایان و خاتمه یافت.
شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این تغییر و تحولات, آموزش ویدئویی موتورهای جستجو چگونه کار میکنند را مشاهده نمایید.
تغییر و تحولات گوگل
در سال 2000، یاهو (YAHOO) بدترین اقدام استراتژیک را در تاریخچه جستجو انجام داد و با گوگل همکاری نمود. آن ها اجازه دادند تا به جای Inktomi، گوگل نتایجی Organic Search آن ها را به دست بگیرد و برای بهتر شدنش بر روی آن کار کند. پیش از این گوگل یک موتور جستجویی بود که به ندرت شناخته شده بود و خیلی ها آن را نمی شناختند. نتیجه نهایی: در نتایج جستجو یاهو این عبارت مشاهده می شد: " تقویت شده توسط گوگل" و در نهایت آن ها بزرگ ترین رقیب خود را به دنیا معرفی می کردند و گوگل به این ترتیب تبدیل به یک نام آشنا شد.
تا این زمان، موتورهای جستجو اساسا وب سایت ها را بر اساس سئو داخلی سایت، نام دامنه، توانایی برای لیست شدن در دایرکتورهای مذکور و ساختار پایه وب سایت یا همان سلسله مراتب داخلی سایت، رتبه بندی می کردند. اما Crawler گوگل و الگوریتم رتبه بندی صفحات آن، دچار تغییر و تحول شد. گوگل به دو فاکتور سئو داخلی (on-page SEO) و سئو خارجی (off-page SEO) توجه می کرد: تعداد و کیفیت لینک های خارجی یا لینک های خارجی که به وب سایت دیگری اشاره داشتند (البته Anchor text یا متن لینکی که استفاده می شد نیز مورد بررسی قرار می گرفت).
الگوریتم گوگل ضرورتا بر این اساس بود: "اگر مردم دربار شما صحبت می کنند، شما حتما باید مهم باشید".
اگر چه لینک ها تنها یک بخش از الگوریتم رتبه بندی کلی گوگل محسوب می شدند، اما سئو کارها بیشتر به لینک ها به عنوان مهم ترین عامل دقت می کردند- به این ترتیب بود که یک حرفه و صنعت زیر شاخه تحت عنوان "ساخت لینک" یا "بک لینک" به وجود آمد. در طول دهه بعد، این موضوع تبدیل به یک رقابت و مسابقه ای شد که هر کسی سعی می کرد تا جایی که امکان دارد از لینک های بسیاری استفاده کند، به امید اینکه رتبه بندی بالاتری را به دست بیاورد. هم چنین لینک ها به یک تاکتیکی تبدیل شدند که به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفت، به گونه ای که گوگل مجبور شد تا در مورد آن تجدید نظر کند و فرمول های جدید را برای آن در نظر بگیرد.
هم چنین در سال 2000 بود که Google Toolbar در Internet Explorer در دسترس قرار گرفت و به سئوکارها اجازه می داد تا امتیاز رتبه بندی صفحات (Google PageRank) مورد نظرشان را که عددی بین 0 تا 10 بود، مشاهده کنند.
از این رو به منظور رتبه بندی صفحه یا Page Rank، گوگل ضرورتا معیار رایج خود را برای لینک گذاری و ایجاد بک لینک اعلام کرد. این موضوع بسیار به Domain Authority که این روزها مورد سوء استفاده قرار می گیرد و به اشتباه استفاده می شود، شباهت دارد.
به رقم توسعه و همه گیر شدن نتایج جستجو ارگانیک (Organic Search) گوگل باعث شد شرکت ها و کسب و کارها در قالب Google Ads کسب و کار خود را معرفی نمایند. این تبلیغات در قالب جستجوی پولی و پرداخت هزینه، در بالا و پایین و در بخش سمت راست نتایج جستجو رایگان گوگل نمایش داده می ششد.
در ضمن، در سال 2000، گروهی از وبمسترها به طور غیر رسمی در لندن دور هم جمع شدند تا اطلاعاتی درباره تمامی موارد مربوط به SEO را اشتراک بگذارند. این دورهمی غیر رسمی در نهایت به Pubcon تغییر یافت که یک سری کنفرانس های بزرگ درباره جستجو محسوب می شوند که هنوز هم اجرا می گردند.
در طول ماه ها و سال ها پیش رو، دنیای سئو وب سایت بر سیاست های گوگل پیش رفت به طوری که گوگل در این زمینه سیست گذاری های اصلی و کلان را انجام می داد.، به عنوان مثال هر دوره ای که گوگل معیارهای Index وب سایت ها را بروزرسانی کرد، که این امر گاهی اوقات حتی نوساناتی را در رتبه بندی به وجود می آورد.
اگر چه یک بار Brin گفت که گوگل اعتقادی به اسپم های وب ندارد، اما ایده و تفکر او احتمالا قبل از سال 2003 تغییر کرد. سئو سایت به دلیل بروزرسانی هایی که در الگوریتم Florida ایجاد شد اندکی سخت تر شد، زیرا برای افزایش سئو وب سایت ها، مواردی مهم تر از تکرار X بار کلمات کلیدی مورد توجه قرار گرفت.
Google AdSense: کسب درآمد از محتواهای نامناسب
در سال 2003، بعد از این که Blogger.com به وجود آمد، Google AdSense راه اندازی شد که کار آن به این ترتیب بود که تبلیغات Google AdWords را با متن های هدفمند در وب سایت های نمایش دهنده به نمایش میگذاشت. این ترکیب AdSense و Blogger.com به محلی برای کسب درآمد از سایتهایی شد که دارای بازدید کنندگانی بودند و از بازدید سایت خودشان میتواستند از گوگل پول بگیرند.
از جایی که گوگل احتمالا این موضوع را در آن زمان متوجه نشد، مشکلاتی به وجود آمد که آن ها باید از سر راه خود بر می داشتند. به این ترتیب Google AdSense موجب افزایش تاکتیک ها و ترفندهای اسپم شد و در نتیجه، وب سایت های AdSense سرشار از محتوای کپی، ضعیف و نامناسب شد که تنها برای کسب رتبه بندی بهتر، کلیک بیشتر و درآمدزایی بیشتر، انجام می شدند و وجود داشتند.
سئو و بهینه سازی محلی و شخصی سازی
حدود سال 2004، گوگل و موتورهای جستجوی برتر دیگر شروع به بهبود نتایج خود برای عبارت های جستجویی بودند که بر اساس موقعیت های جغرافیایی انجام می شد (مانند یک رستوران، یک مغازه لوله کشی و یا دیگر انواع تجارت ها و یا خدمات و سرویس دهی در شهر و شهرستان شما). قبل از 2006، گوگل Maps Plus Box را راه اندازی کرد که در آن زمان خیلی ها را تحت تاثیر قرار داد.
هم چنین حدود 2004 بود که گوگل و موتورهای جستجو دیگر شروع به استفاده بیشتر و بیشتر از اطلاعات کاربران نمودند، مانند تاریخچه جستجو و یا علاقه مندی های آن ها، تا به این ترتیب نتایج جستجو را شخصی سازی کنند. این موضوع به این معنا است که نتایجی که شما مشاهده می کنید، می تواند متفاوت از شخصی باشد که کنارتان در کافی شاپ می نشیند و در حال جستجوی همان عبارت می باشد.
هم چنین در سال 2005، تگ های nofollow به عنوان ابزاری برای مقابله با اسپم به وجود آمدند. افراد متخصص و حرفه ای سئو وب سایت استفاده از این تگ ها را به عنوان روشی از PageRank Sculpting یا ساخت رتبه بندی صفحه، آغاز نمودند.
گوگل هم چنین در این زمینه بروزرسانی های ارزشمندی را ارائه نمود:
- Jagger: که به کاهش سطح تبادل های لینک های ناخواسته که در برخی بخش ها وجود داشت، کمک کرد، هم چنین از کاهش اهمیت Anchor Text خبر داد و عنوان کرد که دیگر در سئو سایت ها، خیلی مورد توجه نمی باشد.
- Big Daddy: (توسط Jeff Manson از Realgeeks ابداع شد) که ساختار گوگل را بهبود داد تا درک بهتری از ارزش و ارتباط لینک ها بین وب سایت ها به وجود آورد.
یوتیوب (YouTube)، ابزارهای گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) و ابزار وبمسترها (Webmaster Tools)
در اکتبر سال 2006، گوگل یک شبکه اشتراک گذاری ویدیو به نام YOUTUBE را به قیمت 1.65 بیلیون دلار خریداری کرد که در نهایت تبدیل به دومین ابزار جستجوی پرکاربرد جهان تبدیل شد.
این روزها، یوتیوب دارای بالای یک بیلیون کاربر است. به دلیل محبوبیتی که وب سایت به دست آورد، تهیه ویدئویی که ارزش سئو داشته باشد برای برندها، تجارت ها و افرادی که می خواستند توسط کاربران دیده شوند، بسیار ضروری و واجب در نظر گرفته شد.
گوگل هم چنین دو محصول بسیار مهم را در سال 2006 راه اندازی کرد:
- Google Analytics یا گوگل آنالیتیکس: این یک ابزار رایگان و تحت وب سایت می باشد که زمانی که راه اندازی شد بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هم چنین کار را برای وب مسترها ساده تر و راحت تر نمود، زیرا آن ها توسط این ابزار، هشدار هایی را برای نگهداری از وب سایت خود دریافت می کنند و مطابق با آن کار خود را پیش می برند.
- Google Search Console یا Google Webmaster Tools: این مورد حالا به عنوان Google Search Console (سرچ کنسول) شناخته می شود. Google Webmaster Tools به وب مسترها اجازه می دهد تا خطاهای Crawler را مشاهده کنند و دریابند که وب سایت شان بر اساس چه جستجوهایی نمایش داده می شوند.
هم چنین در سال 2006 XML Sitemap توسط تمامی موتورهای جستجو، پشتیبانی شد. XML Sitemap به وب مسترها اجازه می دهد تا هر URL در وب سایت شان را که برای Crawler در دسترس می باشد، برای موتورهای جستجو مشخص کند. یک XML Sitemap نه تنها دارای یک لیستی از URL ها می باشد، بلکه اطلاعات مربوط به آینده را نیز شامل می گردد که به موتورهای جستجو کمک می کند تا با دقت و هوشیاری بیشتر عملیات Crawler را انجام دهند.
جستجوی جهانی
ما در سال 2007 کم کم شاهد بودیم که جستجوها به روش های جدید و هیجان انگیزی و به طور تدریجی تکامل یافتند. تمام این بروزرسانی ها به منظور بهبود تجربه کاربری (UX) هدف گذاری شده بود.
بیایید با جستجو جهانی گوگل شروع کنیم. تا این زمان، نتایج جستجو شامل 10 لینک آبی بود.
سپس گوگل شروع به ترکیب کردن نتایج جستجوی ارگانیک قدیمی با دیگر انواع نتایج همانند اخبار، ویدیو و تصاویر نمود. این امر از زمان بروزرسانی الگوریتم Florida، به سادگی بزرگ ترین تغییر را در جستجوی گوگل و البته سئو سایت به وجود آورد.
سر و سامان دادن به اوضاع به هم ریخته
در سال 2008، سرپرست گوگل به نام Eric Schmidt گفت که اینترنت تبدیل یک مکان بهم ریخته و نامرتبی شده است که چاره این موضوع، برندها می باشد: "برندها می توانند این برهم ریختگی را مرتب کنند". این جمله دقیقا عین گفته های Schmidt بود.
کمتر از شش ماه بعد از کامنت وی، بروزرسانی جدیدی در گوگل به نام Vince به وجود آمد. از آن زمان، این گونه به نظر می رسید که برندهای بزرگ در صفحه نتایج جستجو مرورگرها در رتبه بهتری قرار دارند.
بر اساس گفته گوگل، این عملکرد به منظور امتیاز دهی به برندها نبوده است. گوگل می خواست به الگوریتم خود اعتبار و اعتماد بیشتری بدهد، زیرا برندهای بزرگ نسبت به برند های کوچک تر، قابل اطمینان تر می باشند.
مدت کوتاهی بعد از این بروزرسانی، گوگل بروزرسانی دیگری را منتشر کرد که سرعت ایندکس کردن شان را بهبود داد که نام این بروزرسانی, الگوریتم Caffeine بود. همان طور که در آن زمان گزارش شده بود، Caffeine نسل بعدی ساختار جستجو برای گوگل محسوب می شد که انتظار می رفت تا سریع تر و صحیح تر عمل کند، نتایج مرتبط تر و بهتری را فراهم سازد و بخش های بزرگ تر وب سایت را Crawl کند.
صحبت از سرعت شد، باید بگوییم که در سال 2010 گوگل اعلام کرد که سرعت وب سایت ها عامل بسیار مهمی در رتبه بندی وب سایت ها می باشد.
Bing و اتحاد جستجو
در سال 2009، Microsoft live Search به جستجوی Bing تبدیل شد. سپس در تلاش برای به چالش کشیدن سهم حدود 70 درصدی گوگل در بازار جستجوی ایالات متحده آمریکا، یاهو و مایکروسافت با همدیگر پیوستند تا در یک قرارداد 10 ساله برای جستجوهای اینترنتی با هم همکاری کنند (هر چند که 5 سال بعد به هیچ نتیجه ای نرسیدند و این همکاری پایان یافت).
The Search Alliance یا همان شبکه اتحاد جستجو، مشاهده کرد که Bing مایکروسافت، نتایج جستجوی پولی و ارگانیک یاهو را تقویت می کند. این در حالی است که همین موضوع Bing را به موتور جستجو شماره 2 تبدیل کرد، آن ها در نهایت برای مقابله با سهم عظیم گوگل در جستجوهای ایالات متحده آمریکا و حتی سطح جهانی شکست خوردند.
فراگیر شدن رسانه های اجتماعی
پدیده دیگر که در اواخر دهه 2000 آشکار شد، شبکه های اجتماعی بودند.
گوگل روی یوتیوب سرمایه گذاری کرد و تمام تمرکز خود را روی آن معطوف نمود (اگرچه آن ها این مورد را دوباره توسط Google+ امتحان کردند). اما دیگر شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و لینکدین همگی به عنوان عوامل بسیار مهمی که نقش بسزایی در دنیای اینترنتی دارند، ظاهر شدند.
همراه با فراگیر شدن رسانه های اجتماعی، حدس و گمان هایی به وجود آمد که این شبکه های اجتماعی می توانند روی رتبه بندی و سئو سایت ها در جستجو بسیار تاثیر بگذارد. بله رسانه های اجتماعی می توانند به سئو وب سایت شما کمک کنند، اما به طور غیر مستقیم- درست مانند دیگر فرم های بازاریابی که می توانند ترافیک بیشتری برای وب سایت شما مهیا کنند و آگاهی و وابستگی به برندتان را افزایش دهند (که همین موضوع نیازهایی بیشتری را برای جستجو فراهم می آورد).
در حالی که گوگل تاثیر به اشتراک گذاری ها را (لایک ها، توییت ها، +1,S و غیره) به عنوان یک عامل رتبه بندی و سئو وب سایت بهتر در آن زمان و حتی همین حالا رد نموده است، اما هم چنان این مورد در بسیاری از مطالعات و تحقیقات درباره فاکتورهای رتبه بندی سئو سایت، یک عامل ارتباطی بسیار قدرتمندی به شمار می رود.
THE GOOGLE ZOO: PANDA و PENGUIN
این دو، بروزرسانی های الگوریتمی عمده و اصلی در سال 2011 و 2012 به شمار می آیند که تاثیر بسیار بالایی روی سئو وب سایت ها داشتند که هنوز هم در حال حاضر، این مورد حائز اهمیت است، زیرا گوگل یک بار مجددا تلاش کرد تا نتایج جستجوی خود را تصفیه و بهتر کند و به وب سایت های باکیفیت، امتیاز و رتبه بالایی در جستجوها بدهد.
در سال 2011، گوگل نتایج جستجوهای خود را به صورت موشکافانه بررسی و ارزیابی کرد، زیرا سایت هایی تحت عنوان "CONTENT FARMS" (وب سایت هایی که محتواهای بی کیفیتی را به میزان بسیار زیادی تولید می کردند) در نتایج جستجو غلبه و برتری یافته بودند. صفحه نتایج جستجوی گوگل با وب سایت های به هم ریخته و پر شد که محتواهای غیر اورجینال و بی کیفیتی را نمایان می ساختند- و حتی، در برخی از موارد، وب سایت های نامناسب، منابع و مبانی های تولید کننده محتوای های اورجینال را از رتبه بندی خارج می نمودند.
در نتیجه، این وب سایت ها درآمد بالایی را از تبلیغات به دست آوردند (آیا به یاد دارید که در بالا، درباره مشکلی AdSense که توسط خود گوگل به وجود آمده بود، توضیح دادیم؟). مرگ و زندگی این وب سایت ها به ترافیک ارگانیک گوگل وابسته بود.
اما زمانی که بروزرسانی الگوریتم PANDA گوگل در سال 2011 روی کار آمد، بسیاری از وب سایت ها مشاهده کردند که بسیاری از ترافیک شان (نه تمام آن ها) در عرض یک شب ناپدید شدند. گوگل توضیحات و دیدگاه هایی را درباره این که چه وب سایت هایی باکیفیت نامیده می شوند، مهیا نمود.
با توجه به کاهش محتواهای بی کیفیت و نامناسب، PANDA به صورت تدریجی در سال های پیش رو بروزرسانی شد، در نهایت در سال 2016 در الگوریتم اصلی گوگل یکپارچه سازی گردید.
با وب سایت هایی که هنوز هم در حال بهبود پیدا کردن از تاثیرات الگوریتم پاندا بودند، گوگل یک الگوریتمی را منتشر کرد که بیش از حد بهینه سازی شده به نظر می رسید. این الگوریتم در نظر داشت تا تاکتیک های اسپم تهاجمی را از نتایج جستجوی خود کاهش دهد. در نهایت این الگوریتم به نام PENGUIN، keyword Stuffing را هدف قرار داد (منظور وب سایت هایی با الگوهای لینک گذاری و بک لینک سازی غیر معمولی می باشد، مانند آن دسته سایت هایی که Anchor Text یا متن های لینک یکسانی را به میزان زیاد همراه با کلمات کلیدی که در نظر داشتند تا بر اساس آن ها رتبه بندی و سئو وب سایت خود را افزایش دهند، شامل می شدند).
PENGUIN نسبتا به اندازه پاندا، بروزرسانی نشد، به گونه ای که بین بروزرسانی های آن، بیش از یک سال فاصله وجود داشت. و هم چنین درست مانند PANDA، PENGUIN به بخشی از الگوریتم واقعی گوگل در زمان 2016 تبدیل شد.
تفسیر کلمات کلیدی
در ماه مه 2012، گوگل یک نمودار آگاهی (Knowledge Graph) را رونمایی کرد. این موضوع تغییر اساسی را در تفسیر کلمات کلیدی به وجود آورد تا درک بهتری از معنا و مفهوم آن ها به دست بیاید.
در این جا چگونگی مهندسی، SVP، AMIT SINGHAL گوگل در زمان راه اندازی شرح داده شده است:
"این نمودار آگاهی شما را قادر می سازد تا چیزها، مردم و یا مکان هایی را جستجو کنید که گوگل درباره آن ها می داند- مکان های دیدنی، سلبریتی ها، شهرها، تیم های ورزشی، ساختمان ها، ویژگی های جغرافیایی، فیلم ها، موضوعات معنوی، کارهای هنری و غیره- و هم چنین گوگل به طور مداوم اطلاعاتی را ارائه می کند که مناسب و مربوط به جستجوی عبارت شما باشد. این موضوع، قدم بسیار ضروری برای ساخت نسل بعدی جستجو می باشد که از هوش اجتماعی وب استفاده می کند و می تواند دنیا را اندکی همانند مردم درک نماید".
گوگل نتایج جستجوی خود را با این اطلاعات ارتقاء داد. هر زمان که فردی جستجویی را درباره یکی از بیلیون ها موضوعات و حقیقت های موجود در نمودار KNOWLEDGE GRAPH انجام داد، پنل ها، باکس ها و کروسل ها حاوی اطلاعات می توانند نمایان شوند.
مرحله دیگر در جستجو نسل بعد گوگل در سپتامبر 2013 تحت عنوان Hummingbird رونمایی شد. Hummingbird الگوریتم جدیدی بود که به منظور بهبود زبان طبیعی جستجوها و جستجوهای محاوره ای طراحی شد. با افزایش و فراگیر شدن گوشی های همراه و البته جستجوی های صوتی، گوگل نیاز داشت تا نحوه کار با الگوریتم خود را برای رفع نیازهای جستجوگرهای مدرن کاملاً بازسازی کند.
Hummingbird بزرگ ترین تغییر در الگوریتم اصلی گوگل از سال 2001 در نظر گرفته می شد. آشکار است که گوگل می خواست تا نتایج سریع تر و مرتبط تری را فراهم کند که مخصوص کاربران گوشی همراه باشد.
ابتدا گوشی همراه (Mobile-First)
در ابتدای سال 2005 و یا چیزی در همین حدود، یک سوالی در تاریخ ما به طور مداوم پرسیده می شد: آیا 2005، "سال گوشی همراه" می باشد؟
خوب اصلا این موضوع به سال 2005 ارتباط نداشت. هم چنین به سال های 2006، 2007، 2008، 2009 و حتی 2010- زمانی که گوگل تبدیل به یک شرکت با استراتژی "Mobile-First" شد- نیز مربوط نبود.
سپس سال های 2011، 2012، 2013 و 2014 آمدند و رفتند. بحث درباره گوشی های همراه بسیار داغ بود، زیرا لحظه به لحظه بیشتر رشد می کرد. کاربران روز به روز بیشتر به سمت گوشی های هوشمند همراه می رفتند، به این ترتیب بود که در رفت و آمد های خود و زمانی که در راه بودند و یا حتی بیکار بر روی مبل دراز کشیده بودند، درباره تجارت ها و چیزهای دیگر به جستجو می پرداختند.
در نهایت، در سال 2015، سال گوشی همراه فرا رسید- زمانی که جستجوهای گوشی همراه بر جستجوهای دسک تاپ برای اولین بار در گوگل برتری و غلبه یافتند. در حالی که این موضوع در ارتباط با تعداد جستجوهای خام صدق می کرد، اما مقصد و هدف جستجوها در هر دو ابزار گوشی همراه و دسک تاپ نسبتا متفاوت بود و میزان تبدیل کاربران به مشتریان نیز در ابزارهای گوشی همراه در سطح پایینی قرار داشت.
این سال هم چنین سالی بود که Comscore گزارش داد که کاربران اینترنتی گوشی همراه بر کاربران دسک تاپ پیشی گرفتند.
هم چنین در سال 2015 بود که گوگل یک بروزرسانی الگوریتمی را راه اندازی کرد که بیشتر مختص گوشی همراه پیش بینی می شد. این بروزرسانی به این ترتیب طراحی شده بود که به کاربران نتایج مرتبط و مشخص تری ارائه شود، حال چه اطلاعاتی در صفحات وب گوشی همراه باشد و یا در اپلیکیشن های گوشی همراه، فرقی ندارد.
در تلاش برای افزایش سرعت صفحات، گوگل هم چنین در سال 2016 ،ACCELERATED MOBILE PAGES (AMP را اعلام نمود.
سیستم یادگیری، هوش مصنوعی (AI) و جستجوی هوشمندانه
در مطالب بالاتر بیان کردیم که گوگل، که برای بازیابی اطلاعات ساخته شده بود، تبدیل به یک شرکت "Mobile-First" شد. خوب، این موضوع در سال 2017 تغییر کرد، زیرا سرپرست گوگل SUNDAR PICHAI ادعا نمود که گوگل یک شرکت "ابتدا هوش مصنوعی" می باشد.
این روزها جستجو گوگل به گونه ای طراحی شده است تا بیشتر از این که به کاربران لیستی از لینک ها را ارائه کند، اطلاع رسانی و راهنمایی هایی را مهیا می نماید. به این دلیل است که گوگل هوش مصنوعی را در تمامی محصولات خود اعمال کرده است- از جمله Web Search, Google Assistant, Gmail, AdWords و غیره.
در ارتباط با جستجو، ما از قبل تاثیر هوش مصنوعی را با Google RankBrain مشاهده کردیم. RankBrain در اکتبر سال 2015 اعلام و رونمایی شد و کار آن در ابتدا، تلاش برای تفسیر 15 درصد از جستجوهایی بود که گوگل به دلیل عبارات و کلمه هایی جدیدی که کاربران وارد می کردند، هرگز از قبل مشاهده نکرده بود.
از آن زمان، گوگل RankBrain را بسط و توسعه داد تا در هر جستجویی اجرا شود. در حالی RankBrain روی رتبه بندی و سئو وب سایت ها تاثیر دارد، اما یک عامل سنتی (جایی که شما برای انجام دادن Y, Xو Z امتیازاتی را دریافت می کنید و به این ترتیب، سایت و یا صفحات مورد نظرتان رتبه بندی بالاتری را کسب می نمایند) برای رتبه بندی محسوب نمی شود.
هم چنین به زودی و در آینده نزدیک، موارد بسیار زیادی در دنیای جستجوی هوشمند رونمایی خواهد شد.
جستجوهای صوتی رو به افزایش می باشند. جستجوی های بصری به سرعت رشد یافته اند. و کاربران و حتی برند ها به طور روز افزون از ربات های چت و گفت و گو و دستیارهای شخصی استفاده می کنند (به طور مثال، SIRI از APPLE، ALEXA از AMAZON و CORTANA از MICROSOFT).
اتفاقات هیجان انگیزی در مسیر سئو وب سایت ها قرار دارد.
نتیجه گیری
موتورهای جستجو و سئو وب سایت از دهه 1990 تا کنون، مسیر دور و درازی را پشت سر گذاشته اند. و ما در این مقاله تنها تعداد اندکی از روش های آن را بیان کردیم.
تاریخچه سئو وب سایت و بهینه سازی سایت با تغییرات هیجان انگیز همراه است- تولد موتورهای جستجوی جدید، مرگ جستجوهای قدیمی، ویژگی های SERP یا صفحات جستجوی جدید، الگوریتم های جدید و بروزرسانی های مداوم، به علاوه ظهور سئو کارها با تکنیک های مختلف، کنفرانس ها، ابزارها و متخصصان و کارشناسان آموزش سئو وب سایت.
در حالی که موتورهای جستجو و سئو وب سایت به طور شگفت انگیزی در طول سال ها تکامل یافتند، اما یک چیزی همیشه صحیح و ثابت باقی می ماند: تا زمانی که موتورهای جستجویی وجود دارد، سئو وب سایت نیز ضروری و واجب باقی خواهد ماند. البته ما از سال های پیش، روی SEO وب سایت خود کار کرده ایم و هم چنان به دنبال آموزش های سئو سایت جدیدی می باشیم تا این مسیر را ادامه دهیم.
البته در این میان شما با بسیاری از کلمات و اصطلاحات زیادی در دنیای سئو مواجه خواهید شد که برای این این آموزش برای شما راحت تر شود, توصیه میکنیم آموزش اصطلاحات سئو را مشاهده نموده و چک لیست سئو را هم همیشه همراه خود داشته باشید