موتورهای جستجو سال های سال است که اهمیت عواملی که مربوط به کلمات کلیدی می باشند را کاهش داده است.
این حقیقت است که وجود کلمات کلیدی در Title Tag (تگ عنوان) و یا در Heading Tags (تگ های تیتر H1، H2، H3) تا در 5 نتیجه برتر صفحه نتایج جستجو موتور جستجو باشند، دیگر اهمیت و ضرورت ندارند.
حتی استفاده از عبارت های کلیدی دقیق در داخل یک متن در یکی از صفحات وب دیگر نیازی نیست.
با این وجود، آیا شما باید تحقیق کلمات کلیدی را کنار بگذارید و تلاش های تان را روی ساخت محتوا متمرکز کنید؟
شاید تعجب کنید اما جواب این سوال خیر است.
تحقیقات کلمات کلیدی هنوز هم اهمیت دارد، اما به روشی متفاوت نسبت به گذشته انجام می شود.
برای مثال، مفهوم ها و معنی های مختلف یک عبارت و محبوبیت هر یک از این معنا و مفهوم ها واقعا اهمیت دارد.
استفاده ماهرانه از کلمات هنوز هم حائز اهمیت می باشد و این راهنمایی به شما نشان می دهد که چگونه تحقیقات کلمات کلیدی را به گونه ای انجام دهید که مناسب و مطابق با روشی باشد که بهینه سازی موتورهای جستجو این روزها عمل می کنند.
هدف این راهنمایی است که:
- نشان دهد که تحقیقات کلمات کلیدی هم چنان مفید و با اهمیت می باشد.
- سو تعبیرها و برداشت های غلط بسیاری را رفع نماید.
- نشان دهد که چگونه درک علمی از این که چگونه کلمات کلیدی این روزها توسط موتورهای جستجو استفاده می شوند، می تواند به شما در رتبه بندی برای کلمات کلیدی که ترافیک بالا یا میزان تبدیل کاربران به مشتریان بالایی دارد، کمک کند.
اصول و قواعدی که در این راهنمایی توضیح داده شده است به طور مساوی برای محتواهای گوشی همراه نیز به کار می رود و صرفه نظر از این که چگونه محتواهای متنی به مشتریان ارائه می شود، مناسب و معقول به شمار می آید.
اهداف تان را مشخص کنید: می خواهید توسط این ترافیک های جستجو به چه چیزی دست یابید؟
بزرگ ترین اشتباه که می توانید در اینجا مرتکب شوید این است که فکر کنید ترافیک بیشتر مساوی با موفقیت بیشتر است. اما ترافیک بیشتر هرگز نباید هدف شما باشد. افزایش میزان فروش همیشه باید هدف اصلی شما به شمار رود.
ترافیک به سادگی ابزاری برای حل کردن مشکلات فروش می باشد. ترافیک هرگز نباید هدف نهایی محسوب شود. افزایش درآمد باید همیشه کانون توجه تان باشد.
زمانی که استراتژی کلمه کلیدی را برای یک وب سایت تجاری توسعه می دهید، اولین مرحله این است که مشکلات فروشی که تجارت مورد نظر می خواهد برطرف کند را مشخص نمایید. این ها اهداف واقعی شما می باشند.
مثال هایی از اهداف معمول و رایج کلمات کلیدی یک وب سایت تجاری و فروشگاهی:
- فروش
- تقویت کردن کانال های فروش مختلف
- کلیک های تبلیغات و میزان تاثیر تبلیغات.
- افزایش میزان آگاهی وب سایت، سرویس ها و محصولات تان.
مورد آخر، همان افزایش آگاهی، از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا به رتبه بندی برای کلمات کلیدی رقابت برانگیز و عبارت های کلیدی اصلی، به علاوه، افزایش میزان فروش مستقیم کمک می کند. (درباره این استراتژی در ادامه بیشتر توضیح می دهیم).
زمانی که اهداف کلمات کلیدی خود را مشخص کردید، می توانید طبقه بندی های کلمات کلیدی را برای خود بسازید تا این اهداف را به واقعیت تبدیل کنید. از این رو، طبقه بندی کلمات کلیدی را شروع کنید تا استراتژی بازاریابی دیجیتالی و استراتژی محتوای خود را شکل دهید.
در طبقه بندی اول به طور مستقیم به فروش ها و مشتریان بالقوه ارتباط دارد؛ آن ها به طور مستقیم یک مشکل تجاری را برطرف می کنند.
در طبقه بندی دوم (تقویت تحقیقات مربوط به کانال های فروش و ساخت ترافیک CPM) می تواند به مشتریان مرتبط باشد، زیرا آن ها عموما در حل مشکل مشتریان مشارکت و نقش دارند.
Money Phrases (عبارت های پولی)
طبقه بندی فروش روی چیزی که صنعت سئو وب سایت آن را "Money Phrases" می نامد، تمرکز می نماید.
Money Phrases عبارت های کلیدی با هدف تجاری می باشند که با سطح بالایی از فروش در ارتباط می باشند (به طور مثال "وسایل ارزان" و "در کجا وسایل و تجهیزاتی را خریداری کنیم").
Money Phrases بسیار مهم و رقابت برانگیز می باشند، زیرا تقریبا همیشه به فروش وب سایت ختم می گردند. Money Phrases همیشه برای وب سایت های مبتنی بر تبلیغات مهم می باشند، زیرا اینکه بازدیدکننده وب سایت تمایل به خرید پیدا کند، بیشتر احتمال دارد روی یک تبلیغات کلیک کند و برای صاحب وب سایت مورد نظر درآمدی را به وجود بیاورد.
تبلیغات کردن مرتبط با Money Phrases معمولا "هزینه به ازای کلیک" (Cost Per Click) بالایی دارد که به افزایش درآمد حاصل از تبلیغات منجر می شود. به این دلیل است که این کلمات کلیدی Money Phrases یا عبارت های پولی گفته می شود.
مشکل Money Phrases
Money Phrases بسیار رقابت برانگیز می باشند و برای رتبه بندی سخت هستند. و این یک مشکل است.
مورد مهم دیگری که باید مورد ملاحظه قرار دهید که بسیاری از افراد از آن بی اطلاع می باشند این است که تبلیغات PPC ( (Pay-Per-Click موجب از دست رفتن ترافیک هایی می شود که بیشتر تمایل دارند تا خریدی را انجام دهند، بقیه ترافیک نیز به نتایج ارگانیک تقسیم می شوند.
به این ترتیب، سهم قابل توجه ترافیک کلمات کلیدی از طریق تبلیغات PPC کمرنگ می شود.
من می خواهم به شما نشان دهم که چگونه این مشکل را حل کنید. همراه من بمانید، زیرا راه حلی که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم در صنعت بازاریابی جستجو یا همان سئو وب سایت، کاملا قابل درک نیست.
آناتومی Money Phrases
جدا از عبارت های واضحی که کلماتی مانند "خرید کنید" را شامل می شود، مجموعه کلمات کلیدی دیگری وجود دارد که نیت و هدف کاربر را برای انجام یک خرید سریع نشان می دهد. به این ها کلمات کلید بلند یا طولانی Money Phrases گفته می شود که برای رتبه بندی بسیار اهمیت دارند.
من Money Phrases طولانی و بلند را در 5 طبقه و گروه تقسیم کردم. هر طبقه نشان دهنده تعداد عبارت های کلیدی و تغییرات آن ها می باشد.
5 طبقه بندی برتر کلمه کلیدی Money Phrases
1.مقایسه با رقیب
- جستجوی هایی برای تخفیف
- نظرات مشتریان و رتبه بندی های محصولات
- جستجوهای برای کد تخفیفی
- جستجوهایی برای فروش
من صفحات (Spreadsheets) متعددی را از عبارت های کلیدی ارزشمند در صنعت ها و حوزه های مختلفی درست کرده ام. در حالی که نمی توانم آن ها در معرض عموم به اشتراک بگذارم، اما 5 طبقه بندی که استفاده می کنم را به اشتراک می گذارم، از این رو شما می توانید لیست Money Phrases خود را طبقه بندی کرده و درست کنید.
کلمات کلیدی Money Phrases و ساختار وب سایت
حالا در این جا مورد مهم دیگری وجود دارد که باید درک کنید. دلایل خوبی وجود دارد که از این لیست برای شکل دادن ساختار سایتی که در ارتباط با Money Phrases می باشد، استفاده نکنید. چرا؟ زیرا این روشی برای وب سایت هایی است که بر اساس اهمیت کلمات کلیدی ساخته می شوند.
اما اگر شما دستورالعمل های کیفیت سنجی گوگل را بخوانید، متوجه می شوید که گوگل (و احتمالا الگوریتم ها)، صفحات وب سایت را برای عوامل مرتبط با کلمات کلیدی شان رتبه بندی نمی کنند. آن ها صفحات وب را به این دلایل رتبه بندی می نمایند:
- تخصص
- اعتبار
- اعتماد
این موضوع مهمی است که من در ادامه بیشتر به آن می پردازم. اما حالا، باید درک کنید که وب سایت های بسیاری که موتورهای جستجو این روزها رتبه بندی می کنند، دارای ساختاری وب سایتی که مخصوصا به Money Phrases ارتباط دارد، نمی باشند.
ارزش کلمات کلیدی non-Money Phrases
Money Phrases بسیار شناخته شده می باشند، زیرا بازدید کنندگانی که از این عبارت ها استفاده می کنند، تمایل دارند تا به مشتری سایت تبدیل شوند و پولی را در این سایت خرج کنند.
این ها عبارت کلیدی مهم برای افزایش سریع میزان فروش وب سایت می باشند.
اگر شرکت شما برای Money Phrases رتبه بندی نشود سپس افرادی دیگر این کار را انجام می دهند. از این رو به نظر می رسد که تنها راه افزایش میزان فروش، رتبه بندی بر اساس Money Phrases می باشد، درست است؟
نه همیشه.
روش کلمات کلیدی دیگری برای ایجاد فروش آنلاین وجود دارد.
اغلب موانع بسیاری برای رتبه بندی بر اساس Money Phrases رقابت برانگیز وجود دارد. به نظر می رسد که شرکت های موجود در نتایج جستجو در زمینه بک لینک ها، محتواها ها، فعالیت در شبکه های اجتماعی و دیگر فاکتور که نمی توانند به سادگی کپی شوند، با مشکل رو به رو می باشند (حداقل بدون سال ها تلاش و تجربه امکان پذیر نیست).
در این جا روش دیگری برای ایجاد ترافیک وجود دارد و اصلا ارتباطی هم به non-Money Phrases ندارد.
شاید به نظر عجیب و متناقض بیاید که روش دیگر برای جلب توجه مشتریان، به وسیله کلمات کلیدی است که اصلا کاربران را به مشتریان تبدیل نمی کنند. اما این روش مناسبی برای این است که در نهایت وب سایت بر اساس Money Phrases رتبه بندی شود.
در این جا به شما نشان می دهیم که این مورد چگونه کار می کند:
مزیت جامع و کامل بودن
بیشتر Money Phrases به معتبرترین وب سایت ها ارائه می شود.
بلکه کیفیت و کمیت بک لینک ها نقش مهمی را ایفاء می کند.
در هر صورت، محتوا یک عامل به شدت مهم و حائز اهمیت محسوب می شود. اما نه هر محتوایی.
شما به محتواهای همه جانبه و جامع نیاز دارید.
وب سایتی که جامع و کامل است، معتبر می باشد. وب سایت های معتبر همان سایت های می باشند که موتورهای جستجو ترجیح می دهند تا رتبه بندی کنند.
دستورالعمل های کیفیت سنجی جستجوی گوگل در بخش 3.1 اظهار می دارد:
"رتبه بندی کیفیت صفحه: مهم ترین فاکتورها
تخصص، اعتبار، اعتماد: این مشخصه مهم کیفیت می باشد".
سپس در بخش 3.2 این دستورالعمل ها را مشاهده می کنیم:
"میزان تخصص، اعتبار و اعتماد که یک وب سایت یا یک صفحه وب دارد، بسیار حائز اهمیت می باشد".
استراتژی متناوب رتبه بندی Money Phrases
اگرچه بازدیدکنندگان یک وب سایت معتبر ممکن است توسط عبارت های جستجو non-money که سایت بر اساس آن ها رتبه بندی می شود، به مشتری واقعی تبدیل نشوند، اما در هر صورت استراتژی معتبر روی این موارد تاثیر می گذارد:
- پرورش آگاهی
- ایجاد حسن نیت
- ایجاد انگیزه برای این که مشتریان درباره وب سایت مورد نظر با اطرافیان و آشنایان خود صحبت کنند که در نهایت منجر به رتبه بندی Money Phrases و فروش سایت می شود.
این یکی از رازها برای رتبه بندی بر اساس Money Phrases می باشد.
به جای تمرکز بسیار زیاد روی Money Phrases، روی ساخت و ایجاد عبارت های بلند و طولانی تمرکز کنید.
روش قدیمی رتبه بندی Money Phrases واقعا نتیجه عکس داشت. با گذشت سال ها، این امر به طور روزافزون آشکار کرد که احتمال بیشتری وجود دارد که وب سایت های جامع و کامل برای بهترین عبارت ها رتبه بندی شوند.
در 10 سال گذشته، تمرکز ویژه روی کلمات کلیدی مرتبط و مربوط به هم، بسیار کاهش یافته است.
تمرکز روی عمق و معنای محتواها، تخصص و اعتبار یک روش منسجم برای رتبه بندی Money Phrases می باشد.
استراتژی های کلمه کلیدی برای ایجاد آگاهی و تاثیر تبلیغات
به طور کلی، اگر برای عبارت های کلیدی دو کلمه ای با ترافیک بسیار زیاد رتبه بندی شوید، باید برای عبارت های 3، 4 و 5 کلمه ای نیز آماده شوید.
به طور کلی، یک وب سایتی که برای Money Phrases با ترافیک بالا معتبر شناخته می شود، واقعا معتبر است، زیرا بسیار جامع و کامل می باشد. لینک های محتواهای مفصل و جامع موجب می گردد تا وب سایت بر اساس موضوعات آن محتواها با اهمیت شناخته شود.
آیا باید درباره Latent Semantic Indexing و یا LSI Keywords نگران باشید؟
در یک کلمه، خیر.
Latent Semantic Indexing (LSI) یک تکنولوژی قدیمی است که نزدیک به 20 سال پیش به وجود آمد. هدف آن تقویت توانایی موتور جستجو برای مشخص کردن مفاهیم درست و صحیح یک کلمه بود.
کلمات اغلب بیش از یک معنی دارند که Polysemy نام دارد. بنابراین، یک کلمه یا عبارت که در یک صفحه نمایان می شود، تضمین نمی کرد که صفحه مورد نظر با عبارت جستجو مرتبط می باشد یا خیر.
تکنولوژی LSI برای غلبه بر Polysemy (معانی متعدد یک کلمه یا عبارت) مورد استفاده قرار می گرفت تا به موتور جستجو مبتنی بر متن کمک کند تا مفهوم یک صفحه وب را شناسایی کند و بنابراین با عبارت جستجو مورد نظر مطابقت دهد.
تاریخچه ISI
در سال 2003، زمانی که گوگل شرکتی به نام Applied Semantics را خریداری کرد، یک تکنولوژی آنالیزی مفهومی مهمی را به نام Cicra به دست آورد.
به طور خلاصه، Circa مبتنی بر درک زبان با استفاده از طبقه بندی های Open Directory Project بود تا عناوینی را به وجود بیاورد که یک صفحه وب می تواند بر اساس آن رده بندی شود. بنابراین، یک صفحه وب می توانست متعلق به یک موضوع در نظر گرفته شود.
Applied Semantics تکنولوژی را ساخت که Google AdSense Program را تقویت می کرد و به این ترتیب گوگل می توانست محتوای وب سایت را به انواع کلمات کلیدی مرتبط با تبلیغات مطابقت دهد. این نوعی از آنالیزهای کلمه کلیدی مفهومی بود که به عنوان پایه و مبنای AdSense Program مورد استفاده قرار می گرفت که از آن پس تکنولوژی های دیگری مانند Placement Targeting، Interest Based targeting و language Targeting اضافه شد تا AdSense Program بهبود و گسترش یابد.
در حقیقت، بر اساس گوگل، Contextual Targeting (یا هدف گذاری مفاهیم) از ساختار کلی لینک تمام وب سایت استفاده می نمود تا مشخص کند که یک صفحه درباره چیست که بسیار نسبت به LSI ساده، پیشرفته تر و بالاتر بود.
کم کم متوجه شدیم که LSI نقش کمرنگی در AdSense Program دارد و هم چنین نقش جزئی و ناچیزی در رتبه بندی جستجو نیز ایفا می نماید.
اینکه حدس بزنیم که LSI در رتبه بندی جستجو نقش ناچیزی دارد، بسیار منطقی است، زیرا علم بازیابی اطلاعات از سال 2003 تا کنون متحمل تغییرات بسیاری شده است.
آیا باید از هم معنی و مترادف های کلمات کلیدی استفاده کنید؟
مترادف ها (و LSI) در ابتدا به عنوان روشی برای مقابله با کلمات کلیدی اسپم مورد استفاده قرار می گرفت.
اگر چه گوگل هرگز موتور جستجویی نبود که به طور ویژه مبتنی بر کلمات کلیدی باشد، اما به طور کامل در برابر کلمات کلیدی اسپم امنیت بالایی داشت. این نوع از اسپم ها روی عبارت های جستجو متمرکز می باشند، به این دلیل است که به عنوان عبارت های جستجو Term Spamming نیز شناخته می شوند.
با ظهور بروزرسانی Hummingbird و افزایش توانایی برای پردازش زبان طبیعی (به منظور درک زبان کلمات کلیدی مرتبط)، صنعت بازاریابی جستجو به وسیله توصیه برای استفاده از مترادف ها به منظور رتبه بندی بهتر، واکنش نشان داد.
این روش به این ترتیب کار می کند: برای آن که عبارتی از نظر موضوعی مرتبط باشد، شما باید صفحات وب سایت خود را با مترادف ها، مفهومی تر کنید. اما این استراتژی برای حل یک مشکل بسیار پیچیده، جزئی و ضعیف به شمار می آید.
توصیه برای استفاده از مترادف ها در صفحات وب ، ظاهرا مانند یک شوخی است.
واضح است که استفاده از مترادف ها یک روش ساده برای این است که کلمات کلیدی مرتبط با هم باشند. این ترفند قدیمی Term Spamming در رتبه بندی برای کلمات کلیدی مرتبط به هم ریشه دارد که استراتژی است که دیگر جواب نمی دهد. به نظر من، اگر روی ویژگی های تخصص، اعتبار و اعتماد تمرکز کنید، اصلا این موضوع ضرورت ندارد.
حتی در سال 2005 در یک مجله ای تحقیقاتی عنوان شد که هدف اصلی نشان دادن مهم ترین و مرتبط ترین صفحات وب می باشد.
کلمات کلیدی درباره هدف و نیت کاربران می باشد
کلمات و عبارت ها می توانند اهداف و نیت های کاربری متعددی داشته باشند.
SERPs برای محقق کردن اهداف اکثریت کاربران به وجود آمده است. بنابراین اگر هدف کاربری که شما می خواهید به واقعیت تبدیل کنید محبوبیت کمتری داشته باشد، هرگز بابت آن محتوا در نتایج برتر جستجوی گوگل رتبه بندی نمی شوید. زمانی که این اتفاق می افتد نیز دیگر کاری از دست شما بر نمی آید تا وضعیت را تغییر دهید.
لازم نیست خیلی در این زمینه تخصصی عمل کنید، بلکه تحقیقات بازاریابی، بررسی سئو وب سایت و امتیاز نامه ها همگی مواردی هستند که جستجوهای قبلی، مکان و دیگر فاکتورهای کاربران را مشخص می کنند تا به این ترتیب وب سایت هایی که در نتایج قرار می گیرند، برای کاربران شخصی سازی شوند. در هر صورت، این موضوع برای بیشتر عبارت های جستجو، امر عادی و معمولی نیست.
در ابتدای این فصل، من بیان کردم که استفاده بهینه از کلمات، بسیار اهمیت دارد. درک هدف کاربری از یک عبارت کلیدی، برتری و اولویت دارد، زیرا هدف صفحه مورد نظر را مشخص می کند.
دستورالعمل های کیفیت جستجو اظهار می دارد که هر صفحه بر اساس این که چقدر اهداف بازدیدکنندگان وب سایت را به واقعیت تبدیل می کند، مورد قضاوت قرار می گیرد. دستورالعمل های کیفیت جستجو نیز بیان می نماید که صفحاتی بهترین می باشند که به طور کامل هدف کاربران را از آن عبارت جستجو به واقعیت تبدیل کنند.
در این جا امتیاز دیگری برای رتبه بندی وجود دارد که تحت عنوان Fully Meets شناخته می شود و برای مواقعی به کار می رود که هدف کاربران بدون ابهام می باشد. این موضوع مخصوصا برای عبارت های وب سایت های تجارت الکترونیک یا فروشگاهی به کار می رود که هدف "خرید کردن" بسیار واضح و روشن است. Fully Meets یک استاندارد طلایی برای محقق کردن عبارت جستجوی مورد نظر کاربران می باشد و تبدیل به اولین عامل برای رتبه بندی صفحات شده است و دلیل آن هم این است که عبارت جستجو مورد نظر بدون ابهام می باشد.
به نظر من، هدف شما باید محقق کردن نیت و هدف کاربری حتی برای عبارت های مبهم و نامشخص باشد، در این جا شما می توانید تمامی اهداف و نیت های کاربری ممکن را شناسایی کنید و سپس انتخاب کنید که کدام هدف و نیت کاربری را می خواهد به واقعیت تبدیل کنید تا نظر کاربران را به خود جلب نمایید.
گوگل چگونه یک وب سایتی را شناسایی کند که نیازهای کاربران را به طور تمام و کامل به واقعیت تبدیل می کند (Fully Meets)
- عبارت جستجو و نیاز کاربر باید مشخص، واضح و بدون ابهام باشد.
- نتیجه باید کاملا برای کاربران گوشی همراه نیز متقاعد کننده و راضی کننده باشد، به این معنی است که کاربران برای دستیابی و استفاده از چیزی که به دنبال آن می باشند، تلاش کمتری می کنند.
- تمامی و یا اکثریت کاربران باید کاملا از نتیجه مورد نظر راضی باشند- به گونه ای که کاربران به این نتیجه برسند که آن عبارت جستجو نیازی به نتایج اضافه دیگری ندارد تا هدف شان به طور تمام و کمال به واقعیت تبدیل شود.
به عبارت دیگر، امتیاز Fully Meets باید به نتایجی داده شود که "پاسخ و جواب کاملی" به جستجوی کاربران می دهند، از این رو نتایج دیگر برای راضی کردن تمامی یا اکثریت کاربران ضرورت و لزومی ندارد.
وب سایت های دارای رتبه Fully Meets برتر در 10 نتیجه برتر نتایج جستجو قرار می گیرند، زیرا صفحات وب سایت آن ها محبوب ترین هدف کاربری را برای آن عبارت کلیدی محقق می کنند.
محبوبیت کلمات کلیدی
درک هدف کاربری از یک عبارت بسیار اهمیت دارد، زیرا شما را برای استراتژی ساخت محتوای خوب راهنمایی می کند.
در شرایطی که هدف کاربری مبهم به نظر برسد، به این معنا یک عبارت کلیدی چندین معنی متعدد داشته باشد، بسیار اهمیت دارد تا لیستی از اهداف کاربری مختلف را تهیه کنید.
اگر در گوگل جستجو می کنید، ممکن است بتوانید اهداف کاربری مختلف را تشخیص بدهید. محبوب ترین هدف معمولا آن هدفی است که بیشترین رتبه بندی را داشته باشد.
در این جا یک بینش مهم وجود دارد:
برای بسیاری از عبارت های جستجو، وب سایت های دارای رتبه Fully Meets بالا در نتایج نخست رتبه بندی نمی شوند، زیرا لینک های بسیاری دارند که به صفحات شان اشاره می کند یا تمامی کلمات کلیدی مرتبط را شامل می شوند.
وب سایت های دارای رتبه Fully Meets بالا در 10 رتبه برتر نتایج جستجو قرار می گیرند، زیرا صفحات وب سایت شان محبوب ترین هدف کاربری را برای عبارت کلیدی مربوطه، محقق می کنند.
اگر سه هدف کاربری برای یک عبارت جستجو وجود داشته باشد، محبوب ترین هدف کاربری ابتدا و اول از همه نشان داده خواهد شد- نه وب سایتی که Anchor Text با بهترین کلمات کلیدی دارد.
این موضوع ظاهرا به عبارت "محبوبیت کلمات کلیدی" معنی و مفهوم جدیدی بخشیده است.
به طور مثال، اگر هدف کاربران به این دو دسته تقسیم شود: کاربرانی که به دنبال اهداف آکادمیک می باشند و کاربرانی که می خواهند خریدهایی انجام دهند، گوگل صفحات وب سایتی که حاوی اطلاعات مفید می باشند را بیشتر از صفحاتی که در آن ها معاملات و خریدهایی انجام می شوند، رتبه بندی می نماید. فرقی ندارد که چه تعداد لینک به صفحه خود بدهید، اگر هدف کاربری آن صفحه محبوب نباشد، هیچ گاه جزوه 5 رتبه برتر نتایج هیچ موتور جستجویی نخواهید بود.
رتبه بندی برای عبارت های کلیدی، دیگر درباره رتبه بندی صفحات وب سایتی که بیشترین لینک و کامل ترین محتوا را دارند، نیست. بلکه درباره رتبه بندی صفحاتی است که به طور کامل محبوب ترین هدف و نیت کاربری را به واقعیت تبدیل می کنند.
کلمه "برتری" به معنای چیزی است که از اهمیت بالایی برخوردار است، مهم تر از هر چیز دیگر، به این دلیل است که من از آن کلمه زمانی که گفتم درک هدف کاربری از عبارت های کلیدی بسیار اهمیت و ارجحیت دارد، استفاده نمودم.
این موضوع هم چنین به چیزی که در ابتدای این مقاله بیان کردم نیز مربوط می شود که کلمات کلیدی هم چنان برای سئو وب سایت ها اهمیت دارند، اما به روش متفاوت با چیزی که در گذشته انجام می شد.
Google Trends
کلمات کلیدی یک پنجره ای به روی چیزی که خواسته کاربران می باشد، باز می کنند: هدف کاربران.
Google Trends یک ابزار مناسبی برای مشخص کردن هدف کاربران می باشد و روشی که کلمات کلیدی ارگانیک استفاده می شوند را تغییر می دهد.
Google Trends به شما کمک می کند تا ببینید که آیا عبارت های جستجو روند افزایشی، کاهشی یا الگوی چرخشی دارند (هر از چند گاهی محبوب می شوند و دوباره افت می کنند و این چرخه ادامه خواهد داشت) و هم چنین می توانید الگوهای مناطق جغرافیایی مورد نظر را نیز شناسایی کنید.
درک الگوهای چرخشی و مناطق جغرافیایی عبارت های جستجو به شما بهتر کمک می کنند تا بدانید که چه زمانی انواع مشخصی از محتواها را در وب سایت خود به کار ببرید و هم چنین به شما کمک می کنند تا درک کنید که لینک های تان را برای عبارت های کلیدی مشخصی، باید بر اساس چه مناطق جغرافیایی بسازید، زیرا این عبارت ها در آن مناطق محبوبیت بیشتری دارند. این بینش بسیار مهمی می باشد.
در مثال بالا، به طور واضحی مشخص است که عبارت "Uber" در مقایسه با عبارت کلی "Taxi" محبوبیت بیشتری دارد. خط نموداری هم چنین نشان می دهد که عبارت taxi روند کاهشی به خود گرفته است، به گونه ای که در چند وقت اخیر کاهش آن به اندازه ای رسید که تقریبا مساوی با سال 2004 بود.
مقایسه کلمات کلیدی با نام برند ها نیز بسیار مفید می باشد.
برای مثال، میزان محبوبیت کلمه کلیدی "digital Camera" با معرفی iPhone روند کاهش به خود گرفت. این اطلاعات را می توان برای مشخص کردن رابطه میان عادت های مختلف مشتریان استفاده کرد.
مثال دیگر به مقایسه محبوبیت میان عبارت های "radio station" و نام برند "Spotify" مربوط می شود. عبارت "radio station" روند کاهش را دنبال می کند، این در حالی است که نام برند "Spotify" رو به افزایش می باشد.
هیچ ارتباطی میان دو عبارت محبوب وجود ندارد، اما تغییری که در نحوه استفاده مردم از موسیقی به وجود آمده است را توضیح می دهد.
زمانی که میزان کاهش ترافیک و رتبه بندی های تان تغییری نکرد، گاهی اوقات می تواند به معنی تغییر رفتار کاربری باشد که به دلیل پیدایش یک محصول و سرویس جدید به وجود می آید.
در این جا بینش مهمی برای این که چگونه از ابزار Google Trends استفاده کنید وجود دارد:
عبارت های کلیدی را با کلمات کلیدی که میزان جستجوی واقعی آن ها را می شناسید، مقایسه کنید- حتی اگر عبارت های کلیدی معروف و شناخته شده خیلی به هم مرتبط نباشند. در نتیجه، این موضوع باعث می شود تا آنالیز و تجزیه و تحلیل افزایش و کاهش جستجو برای یک عبارت کلیدی ناآشنا آسان تر شود، زیرا حالا شما پایه و اساس اولیه مقایسه کردن را دارید.
تحقیقات کلمات کلیدی برای سئو وب سایت: 3 ترفند مهم
چگونه یک صفحه وب می تواند از یک عبارت کلیدی به روشی استفاده کند که موجب رتبه بندی بهتر شود؟
شما حالا جواب این سوال را می دانید:
ترفند اول: استراتژی های کلمات کلیدی ارتباطی با مترادف ها ندارند
یک استراتژی کلمات کلیدی مناسب بر اساس نقشه جغرافیایی و منطقه ای پیش بینی می شود تا به شما کمک نماید وب سایت تان را رشد و ارتقاء دهید تا معتبر، متخصص و قابل اعتماد باشد.
ترفند دوم: هدف جستجو و نیت کاربران را شناسایی کنید و سپس سعی نمایید آن ها را به واقعیت تبدیل کنید
الگوریتم ها محقق شدن عبارت های جستجو را با پاسخ دادن به سوالات کاربران ارزیابی می کنند. آن ها دیگر عبارت های جستجو را با کلمات کلیدی موجود در صفحه مطابقت نمی دهند.
البته این موضوع به این معنا نیست که شما باید صفحات خود را سرشار از پرسش و پاسخ بسازید، بلکه به معنای درک هدف کاربر و نیت جستجو می باشد که در کلمات کلیدی نهفته است و هم چنین به معنای ساختن محتواهایی است که نیت کاربر و هدف جستجو موجود در عبارت های کلیدی را محقق می نماید.
ترفند سوم: تجربه کاربری را در استراتژی کلمات کلیدی یکپارچه کنید
صفحات وب رتبه بندی می شوند، زیرا وب سایت ها به آن صفحات لینک گذاری کرده اند. وب سایت ها به آن صفحات لینک گذاری می کنند چون آن صفحات مشکلی را حل می کنند، یا به عبارت دیگر، دردی را درمان می نمایند.
هیچ کس تا به حال با در نظر داشتن معیارهای کلمه کلیدی مانند "اهمیت کلمات کلیدی"، به صفحه وب سایتی لینک گذاری نکرده است.
مردم به یک وب سایت لینک گذاری می کنند، زیرا تجربه کاربری مثبتی دارد. لیست کلمات کلیدی خود را از دیدگاه هدف کاربران و نیت جستجو مشاهده کنید و ملاحظه نمایید که آیا محتواهای مورد نظرتان می توانند تجربه کاربری مثبتی را به وجود آورند یا خیر.
حالا دست به کار شوید و با موفقیت کلمات کلیدی که موجب بهبود تجربه کاربری و استراتژی بازاریابی آنلاین شما می شود را پیدا کنید.